معلمان خواهند آمد اما

معلمان خواهندآمد.

   اما بدون نایلون و صندلی

       قابل توجه بانک ها و ادارات

معلمان می آیند ،ا ما نه با گذاشتن صندلی مقابل درب اتاق، نه با نایلون کشیده و صحبت از پشت آن،

نه جواب سر بالا به بهانه کرونا!! مثل همیشه با واژگانی نرمتر از حریر و لطیف تر از گل،

با جانم و عزیزم، با مهر و محبت پدرانه و مادرانه، با صدایی به رنگ آبی آسمانی و نصایحی دلسوزانه،

نه عتاب دارند و نه خطاب، فقط محبت است و بس!!

همان معلمانی که مدتها مورد تیر طعنه‌ها و تهمت ها بودند؛ بازگشتند

 اما با چشمانی کم سوتر که هدیه ناشاد شاد بود!! معلمان، برگشتند هر چند عافیت طلب و راحت طلب خطابشان کردند.

جامعه فرهنگی؛ امروز به کلاس‌هایی می روند که یک یا دو یا پانزده و بیشتر دانش آموز دارد تا برایش از ناگفته ها بگوید،

مثل همیشه باز هم گفتنی ها را معلمان می گویند، برای نسلی که کمی قدرنشناس اند و شاید باز هم فردا مورد عتاب و خطابشان قرار دهند،

زیرا دست شان نمک ندارد!! بدون اینکه بدانند جایگاه فردایشان را مدیون معلمانند!!

آری  معلمان؛
مظلومانه، بی ادعا و ساکت؛
نه مدافع لقب گرفتند نه ایثارگر!! حتی اگر مثل امروز در میدان مین کرونا باشند!!

نه نگهبانی درب ورودی مدرسه هست؛ نه کسی برای ممانعت از ورود،

نه خبری از حفاظهای نایلونی هست، نه آهنگی و نه رقصی، نه فیلمی و نه عکسی!! حتی اگر وزیر با عدول از مواضع قبلی الزام نکند

اما معلمان ملزمند که بیایند!!

راستی خبر دارید بسیاری از کسانی که تا دیروز معلمین را بخاطر تعطیلی شماتت می‌کردند،

امروز از ترس بیماری جرات نمی کنند فرزندشان را به مدرسه بفرستند…
آری معلمان همانند که امروز خود و خانواده را برای تعلیم و تربیت فدا می کنند، هر چند سوگند پزشکی نخورده اند

اما درس انسانیت خوانده اند و امروز انسان تربیت می کنند حتی با کرونا، حتی با ضریب بالای ابتلا، حتی با داشتن بیماری های ریز و درشت

آری
بدون امکانات، امروز معلمان در خط مقدم هستند.
شاید روزی برسد ؛
جامعه ما بداند سعادتش در ارزش معلمانش است پس بدرود!

تقدیم به معلمان خوبم ومدافعان همیشه عاشق عرصه تعلیم و تربیت در وانفسای کرونای بی‌رحم